وقايع نگاري سفر به كره جنوبي- قسمت هفتم و آخر
تب و تاب دستاوردهای مثبت شرق دور
در سئول با نکته بسیار کلیدی روبرو شدیم. نکته ای آمیخته به روایات تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و همین طور رسانه ای. این که كره اي ها ،ما ايراني ها را به دلیل مسلمان بودن تمام و کمال کنار عرب ها قرار می دهند. این که از نگاه آنها ایرانیان و اعراب در همه زمینه ها در قابی ثابت قرار می گیرند. این که برای آنها هر ایرانی یک چاه نفت دارد... برخلاف آن چه به نظر می رسید تبیین تفاوت های ایرانیان و اعراب برای صاحبخانه آسان نبود. برخی همراهان تقلا كردند به مدد مترجم توضیح دهند ايراني ها برغم مسلمان بودن، با مردمان ملل عربي تفاوت های اساسي دارند. آنها توضیح دادند و توضیح و مترجم ترجمه کرد و ترجمه، بی آن که نه خودش مسئله را دریابد و نه بتواند برای کره ای های کنجکاو شده حق مطلب را ادا کند. جمله ها و توصیف ها نمی توانستند به درستی نشان دهند وجوه افتراق ایرانیان و اعراب کدام ها هستند.
سرانجام آقاي حيدري براي تفهیم مترجم، پيشنهاد بسیار ظریفی ارائه داد. پيشنهادی هوشمندانه. او گفت "ببینید رابطه كشور ايران با كشورهاي عربي تا حدی یادآور رابطه كره اي ها با چيني ها است". این مثال ساده رازگشا بود. حل کننده سردرگمی توصیف فاصله کشورهایی که برغم همسایگی و تشابهات و وجوه مشترک تفاوت های بنیادی با هم دارند. به نظر رسید این مثال معمای مسئله را حل کرد. حل کرد و همه چیز برای مترجم جا افتاد. جا افتاد و او با تأييد سر گفت:OK
اما همین امر بازتابنده درک و تصورات نادرست عمیقی هم هست. دیده ها و شنيده ها حاكي از آن هستند در بسیاری از كشورها درك روشنی نسبت از ایران و ايراني وجود ندارد. به نظر می رسد همه، شامل رايزن هاي فرهنگي كشور بايد روي اين مسئله سخت کار كنیم. باید تصویر واقعی و چند وجهی از کشور عزیز و مردمانش برای دیگران ترسیم کنیم.
این چند نکته
• در کره دریافتیم چند ايراني اقامت گزيده در سئول، كارگاه لواش پزي راه انداختهاند. ميگفتند كارشان خوب گرفته و شهروندان كره اي از نان لواش ايراني استقبال خوبي کرده اند.
• تعطيلات تابستاني كره اي ها همزمان با برگشت ما شروع ميشد. مي گفتند كليه كارخانجات ، ادارات و اماكن دولتي و اداري به مدت يك هفته تا ده روز تعطيل ميشوند و همه به مسافرت ميروند. ظاهراَ اين تعطيلي به نوعي اجباري هم بود.
• در مدت دو روزي كه در كره جنوبي و در شهر سئول بوديم چه در گذر از خيابانها و چه طی عبور از كوچه ها حتی با یک نمونه تكدي گري برخورد نکردیم. نشانی از معتادها و لوده گرها نديديم . كسي را نیافتیم در خيابان ها و پياده رو ها به قول ما ايرانيها بی جهت پرسه بزند. همه را در تلاش معاش و فعالیت یافتیم. شايد به همين دليل است كه درصد بيكاري در كره جنوبي ناچيز است.
• نزاكت و عفت عمومي بين خانواده هاي كره اي ها بالا بودند. كره اي ها را مردمانی قانون مدار و منضبط یافتیم. آرامش، شکیبایی و احترام گذاشتن به ديگران را شاخصه اصلي كره اي ها یافتیم.
بازگشت به وطن، بازگشت به خانه
حوالی بعد از ظهر بود كه با دوستان كره اي خداحافظي كرديم. خداحافظي كرديم تا رهسپار فرودگاه بين المللي انشون شويم. با پرواز ساعت نوزده و سي دقيقه محلی خاک کره را ترک می کردیم و همچون سفر رفت از مسیر دبي به تهران بازمی گشتیم. برای پیمودن مسافت طولانی تا فرودگاه و انجام تشريفات پرواز، چند ساعتي زودتر رهسپار فرودگاه شديم. كارهاي گذرنامه اي و سكوريتي منطبق با استانداردهای کره ای به سرعت انجام شدند. زمان وداع با صاحبخانه فرا رسید. خداحافظ کره...
پس از توقف كوتاهي در فرودگاه دبي، پانزده ساعت پس از ترك کره پا به فرودگاه امام خميني (ره) گذاشتیم. در ساعت سه و سي دقيقه بامداد. از آن جا که چمداني به بار نداده بوديم و سفر را با یک ساك دستي سپری کرده بودیم زودتر از دیگران پس از ضرب مهر ورود گذرنامه از فرودگاه خارج شديم. خارج شديم تا پیش از اذان صبح به خانه برسيم كه رسيديم . چاي و خرمائي براي روزه مهيا بود. با وجودي كه اختلاف ساعت بين ايران و كره، خواب و استراحت مان را بر هم زده بود، صبحگاهان پس از یکی دو ساعت استراحت در دفتر كار حاضر بودیم. حاضر بودیم تا روز را از نو آغاز کنیم و روزي را از نو... تا به امید خداوند دستاوردهای مثبت این سفر بازتابش را در تار و پود فعالیت های بانک ملی ایران نشان دهد.
پايان
وقایع نگاری - سفر به کره جنوبی / قسمت ششم