1 آذر 1393 اعتماد و عبور از بحرانقسمت بیست و هشتم برخوردهاي دوستانه بين من و همکاران پس از مراسم معارفه چنان بود که گویی ساليان سال یکديگر را مي‌شناسيم. به نظر می رسید درک متقابلی از یکدیگر داریم. رفتارها و برخوردها نشانه‌هاي خوبي بشمار می رفتند. نشانه‌هاي دلگرم کننده ای براي آينده. پس از سپري شدن چند روز که ميزبان و پذيراي مراجعين و تبريک‌گويندگان بودم، به فکر اين افتادم تا جلسه‌اي با رؤسا، کارشناسان و مديران ارشد بانک در استان برگزار کنم. بدین منظور لازم بود اطلاعاتم از وضعيت اداره را به روز کنم. آخرين اطلاعات و آمارها را دريافت کردم و متوجه شدم وضعيت اداره بيش از آن چه مي‌دانستم وخيم است. اما آشنايي نسبتاً کاملي با فرهنگ منطقه داشتم که در نحوه برخورد و رفتارم با مردم منطقه و همکاران کمک فراوانی به من کرد. مي‌دانستم مردمان گيلان مناعت طبع بالايي دارند. می دانستم نسبت به مراودات اجتماعي و فرهنگ، اهميت فراوانی قائلند. می دانستم بايد با آنها بسيار محترمانه برخورد کرد. می دانستم در مواجهه با آنان باید ادب و متانت را در بالاترین ترکیب مراعات نمود. موضوعي که ضرورت رعايت آن را به جانشينان بعدي خود همواره تأکيد و يادآوري کردم. يادآوري کرده و از آنها درخواست نمودم به اين نکته بسیار مهم توجه ويژه‌اي کنند.براي برپایی جلسه با همکاران ، خودم را مهيا و آماده کردم. روي متن سخنراني تامل نمودم. برای کلمات و واژه واژه‌هاي آن ساعت‌ها فکر کردم. در مديريت يک اصل بسيار مهمي وجود دارد که اولين سخنراني مدير در مسئوليت جديدش در حضور همکارانش بیشترین اهمیت را دارد. اولين سخنراني مدير بسيار مهم است و کليد راه آينده بشمار می رود. سخنان اوليه مدير جديد ، سريع توسط همکاران مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد و مدير تا زماني که در مسئوليتش حضور دارد همواره از روي همان سخنراني اوليه‌اش توسط همکاران مورد ارزيابي و قضاوت قرار مي‌گيرد. قرار مي‌گيرد و به همين دليل اولين سخنراني هر مدير بسيار مهم است. مهم است و حياتي. بنابراين باید روي متن سخنراني کار می کردم. باید کلمات و واژه‌هايش را با دقت برمی گزیدم. تصميم گرفتم همه مشکلات اداره امور و راه‌حل‌هاي عبور از آنها را در قالب يک بحث علمي بيان کنم و سخنان و مطالب را به صورت Power Point ارائه دهم. به همين دليل عنوان سخنراني را گذاشتم "راز و رمز موفقيت و عدم موفقيت يک سازمان". قصد داشتم آسيب‌هاي اداری را لابلاي یک بحث علمي مطرح کنم. می خواستم بگویم اگر يک سازمان به دنبال موفقیت است و می خواهد رشد کند باید چه کارهايي را انجام دهد؟ رفتار و عملکرد کارکنانش چگونه بايد باشند؟ چه کارهايي را نبايد انجام دهند؟ کارکنانش از چه رفتار و اقداماتي بايد پرهيز و اجتناب کنند؟لابلاي صحبت‌هایم متوجه بازتاب سخنانم شدم. همکاران حواس شان را روی مطالب متمرکز کرده بودند. در ادامه وضعيت موجود اداره امور را تشريح کرده و نشان دادم رتبه اداره امور گيلان در کشور يکي دو تا مانده به آخر شده. به این که چنین رتبه ای برازنده استان گيلان و همکاران خوب و فهيم اين استان نيست. سپس راه‌حل‌ها و پيشنهادات خودم را براي عبور از اين نابساماني‌ها ارائه نمودم.در پايان به آن دو نکته اساسي (در شماره قبلي اشاره رفت) که همکار و مدير پيشکسوتمان پيشنهاد کرده بود اشاره نمودم. اشاره نموده و تاکید کردم همکاران، گذشته را همه فراموش کنند و يکدل و يک زبان دست در دست هم به مردم و بانک خدمت کنند. با صميميت ، با مهر ، با محبت. گفتم "..مسلماً خداوند هم در اين مسير به همه ما کمک خواهد کرد".بازخوردي پس از جلسه نشان از تاثیر سخنان در همکاران داشت. آنان از موضوعات موردبحث قرار گرفته شده استقبال کرده و بر آن شدند فصل جديدي را در رفتار و اجراي وظايف‌شان بگشایند. از شنيدن اين خبرها خوشحال شدم. اين‌ها نشانه‌هاي اميدبخشي بشمار می رفتند.چند ماه بعد تعدادي از همکاران جداگانه و خصوصي اظهار داشتند "...آن سخنان اوليه‌تان آبي بر آتش اختلافات ريخت و آتش زبانه کشیده را خاموش کرد. خيال مان از اين که کسي نمي‌تواند پشت سرمان بدگويي کند راحت شد. به آرامش رسیدیم. یقین یافتیم شما خريدار چنین رفتارهایی نيستيد و کاری به گذشته نداريد".به هر ترتيب ، روزهاي خوب بانک ملي در استان شروع شده بود. اقدامات عاجل و فوري براي ترميم وضعيت نامطلوب اداره به اجرا درآورديم. اقداماتي که در اينجا به برخي از آنها به طور اختصار اشاره مي‌کنم: توسط روابط عمومي اداره، ارتباط خوبي با رسانه‌ها و جرايد برقرار کرديم. استان گيلان يکي از معدود استان‌هايي است که در آن ، علاوه‌بر هفته‌نامه‌هاي متعدد، چندين روزنامه نيز منتشر مي‌شود که روي افکار عمومي تأثير بسزايي مي‌گذارند. با برقراري رابطه خوب با جرايد بايد نسبت به تغيير نگرش افکار عمومي به بانک اقدام مي کردیم. روابط عمومي با شایستگی نقش‌اش را ايفا نمود و اعتمادي بين بانک و جرايد و رسانه‌ها برقرار شد که شرايط را به نحو مطلوب به سود بانک تغيير داد. تعداد حوزه‌ها و شعب استان گيلان ، دو و نيم برابر اداره امور شعب اردبيل بودند. تعداد شعب درجات دو به بالا هم بيشتر بودند. بنابراين برپایی جلسات و بازديد ها بايد به شکل ديگري رخ می دادند. براي اين هدف دو روش و اقدام به کار گرفته شد:اول حضور در تک‌تک حوزه‌ها و برپایی جلسه با کليه همکاران و رؤساي شعب حوزه ها به طور جداگانه. جلساتی که کارآيي خوبي داشتند. جایی که حین ديدار با همکاران، وضعيت بانک و حوزه محل خدمت شان را تشريح مي‌کرديم تا همکاران در وضعيت رتبه حوزه خود قرار بگيرند. اين اقدام موجب شد بين حوزه‌ها رقابت خوب و سالمي جاری شود و زمینه ساز ارتقا متقابل را فراهم آورد.دوم برگزاري جلسات سه ماهه با حضور همه رؤساي شعب، حوزه‌ها و مديران ارشد اداره بود. در اين جلسات، وضعيت تک‌تک شعب و حوزه‌ها زير ذره‌بين قرار مي‌گرفت و به شعب برتر ضمن تقدیر، پاداشی داده مي‌شد. از سوی دیگر شعبي که وضعيت مطلوبي نداشتند مورد مؤاخذه قرار مي‌گرفتند و رئيس مربوطه بايد توضيحات قانع‌کننده ای ارائه مي‌داد و ملزم می شد براي جلسه بعدي شرايط نامطلوب را بهبود بخشد. البته هم‌چنان که گفته شد به دلیل تعداد بالای شعب ، برپایی جلسه در پايان هر ماه میسر نبود وبه همين جهت جلسات مربوطه سه ماه یک بار برگزار شدند. با اين وجود در پايان هر ماه با رؤساي ده شعب برتر که رشد خوبي نسبت به ماه قبل داشتند تلفني تماس مي‌گرفتم و از تلاش و تدبير همکاران تشکر و قدرداني مي نمودم. از رؤسا می خواستم مراتب سپاسگذاری ام را به همه همکاران شعبه ابلاغ کنند. با رؤساي ده شعبه آخر هم تماس تلفني گرفته و از ايشان مي‌خواستم براي ماه بعد ، عقب‌ماندگي و افت‌شان را جبران کنند. اين روش کارساز افتاد و همه ، فکر و ذهن شان بر رشد و ترقي شعبه‌شان متمرکز شد. روشي که آثارش در آمار اداره امور شعب هم خودش را نشان داد. در ستاد اداره هم وظایف دواير و کارشناسان تبیین شدند. آن چه که همه را درگير و مشغول برنامه هاي کاري شان کرد و به کلي اختلافات و حاشيه‌ها را کنار گذاشت ، چرا که دیگر فرصتي براي آن مسائل نداشتند. با دستگاه‌هاي دولتي، استانداري و نهادهاي نظارتي ارتباط و تعامل خوبي برقرار گرديد. به نحوي که ايمني بانک برابر حمله‌ها و شيطنت‌هايي كه امكانش مي رفت ، افزایش یافت. استان گيلان يکي از استان‌هاي کهن کشور است و بانک ملي و اداره امور شعب اين استان نيز از قدمت بيشتري برخوردار است. به همين دليل در مقايسه با استان‌هاي نوپا از امکانات نسبتاً خوبي برخوردار بود. اما در برخي از بخش‌ها کمبودهايي مشاهده مي‌شد که يکي از آن بخش‌ها ، امور انفورماتيک بود. پيگيري‌هاي اساسي در این زمینه صورت پذیرفت که به چالشی با اداره کل انفورماتيک و شرکت سداد هم کشیده شد که می توانست به جاهاي باريک هم بکشد ، اما آنها ناچار شدند هيئت‌هايي را براي رفع کمبودها به استان گسيل کنند تا شرايط را بهبود بخشند که چنين هم شد. ( جلسه با هیئت اعزامی شرکت سداد و IT بانک) رياست شوراي هماهنگي مديران بانک هاي استان بر عهده يکي از مديران بانک‌ها سپرده شده بود. پس از استقرارم در استان، مديران بانک‌ها پيش قدم شدند تا اين مسئوليت را بر عهده من بگذارند. بنابراین از فرصت استفاده کرده و با توجه به تجارب پيشينم ، وفاق و همدلي را در بين بانک‌ها بيشتر تقويت نمودم. بدین منظور جلسات را دوره‌اي در يکي از بانک‌ها برگزار کرديم . اگر احیانا در استان و جايي به بانک‌ها و همکاران شبکه بانکي حمله‌اي صورت می پذیرفت ، وظيفه خود مي‌دانستم با ارائه منطق و استدلال از آنان دفاع کنم. اين رويه به ارتقاء جايگاه و شان بانک ملي بين بانک‌ها و مديران‌شان انجامید. ( شورای هماهنگی مدیران بانک ها ) شرایط ساختماني و وضعيت شعب نسبتاً قابل قبول بودند. برخي از آنها نياز به بازسازي داشتند که عملیات مربوطه انجام پذیرفتند. تعدادي از ساختمان‌ها نيز به دليل فرسوده شدن بايد از نو ساخته مي‌شدند که بناهای نو احداث شدند از جمله شعبه ليسار و تعدادي از شعب شهر رشت. ساختمان شعبه مرکزي شهر بندر آستارا به هيچ وجه وضعيت مناسبي نداشت. اين شهر در نوار مرزي با کشور جمهوري آذربايجان واقع شده و روزانه هزاران نفر از اتباع خارجي در آن تردد می کنند و بسیار ضروری بود تا ساختمان آبرومندي در آن برپا شود. بدین منظور زمين و نقشه‌اي مناسب با نماي زيبا تهيه و عمليات ساختماني شعبه در چندين طبقه شروع گرديد. در زير تعدادي از عكس هاي ساختمان جديد و افتتاح شعب در رشت و شهرستان هاي ديگر را ملاحظه مي فرماييد. طبيعت گيلان با موهبت الهي همواره زيبا و دلپذير است. سالانه گردشگران زيادي به اين استان سفر مي‌کنند تا از طبيعت و سواحل زيباي درياي خزر استفاده کنند. در فصول مختلف، همکاران متعددي از گوشه و کنار کشور به اداره مراجعه مي‌کردند و توقع داشتند براي آنها امکانات رفاهي فراهم شود. در حالي که مهمانسراهاي بانک به هيچ وجه وضعيت مطلوبي نداشتند. بنابراین همه مهمانسراها به شکل زيبا، بهداشتي و آبرومندانه تجهيز شده و سامان گرفتند تا همکاران مهمان از آنها استفاده کنند. گروهي نيز عمليات پشتيباني و تدارکات را پیگیری کردند. همه اين اقدامات براي اين بود تا همکاران مسافر و خانواده‌هاي‌شان در رفاه و آسايش بسر برند. به همین دلیل همکاران پرشماری پس از عزيمت به شهرشان، به روش‌هاي مختلف مراتب تشکر و قدرداني‌شان را اعلام می نمودند. همه اقداماتي كه اشاره رفت موجب آن شدند تا اعتماد، صميميت ، آرامش و مودت بين همكاران و همكاران با مديريت برقرار شود. برقرار شود و مقدمات صعود استان را فراهم سازد.قسمت بیست و هفتمقسمت بیست و نهم
مشتریان بانک ملی ایران استحقاق دریافت بهت ... ...
نشست صمیمانه مدیرعامل بانک ملی ایران با ه ... ...
صفحه مدیر عامل بانک ملی ایران در شبکه‌های ... ...