Didgaheno.ir | Fa | En | Login        
جهنم و بهشت


24 آبان 1394


جهنم و بهشت

مردی در خواب با خدا مکالمه‌ای داشت: “خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی است؟ “، خدا او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق‌هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته‌ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته‌ها از بازوهایشان بلندتر بود، نمی‌توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند



.


مرد با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت: “تو جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است”، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن و افراد دور میز، آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می‌گفتند و می‌خندیدند، مرد گفت: “خداوندا نمی‌فهمم؟!”، خدا پاسخ داد: “ساده است، فقط احتیاج به یک مهارت دارد، می‌بینی؟ اینها یاد گرفته‌اند که به یکدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می‌کنند.





ارسال کننده : آقای محمد رضا محمودیان




  ارسال نظر

ايميل :     
وب سايت :  
نام و نام خانوادگی :  
نظر :
 


 
نظرات ارسالی
جناب وثوقی عزیز ممنونم از لطف صادقانه شما . موفق باشید انشاالله
حسین زاده     وب سایت:

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت جناب حاج اقا حسین زاده همیشه در صفحات وبلاگ شخصی شما مطالب مفید و ارزنده ای درج میشود که بسیار مورد استفاده من قرار گرفته است. و همچنین از مطالب جناب محمودیان دوست و همکار عزیز کمال تشکر را دارم. مرتب مطالب شما را دنبال میکنم. شما موجبات تجربه اندوزی و پیشرفت و انگیزه در بسیاری به الاخص همکاران مان در بانک هستید. وجود شما نعمتی بس گران در بانگ ملی است. در زمانی که شما از گیلان تشریف بردید همکاران ناراحت بودند که مدیری لایق از گیلان رفت اما یادم هست یکی از دوستان خوشحال بود وقتی علت را سوال کردم گفت خوشحال باشید که ایشان در جایگاه بالاتری و در تصمیم گیری های بزرگتری نقش دارند و این باعث افتخار ماست. ارزوی سلامتی، موفقیت و دیدار مجدد شما و دوستان عزیز را دارم.
هادی وثوقی     وب سایت:

بنام خدا و با سلام خدمت جناب دکتر حسین زاده و همکاران محترم ، اوقاتتان بخیر و شادی انشالله بنده که به این سایتِ دیدگاه نو سر می زنم روح و روان زخمی شده ام درمان می شود چون در این محیط افرادی دیدگاهایشان را در خدمت همکارانشان به اشتراک می گذارند که نام خدا را در صدرمطالبشان یادآوری میکنند و همه را دعوت به اخلاق و رفتار خدا پسندانه و انسانی ، میکنند در واقع خدا شناسی اساس و پایه همه علمهاست و ریشه محبت است باید در نهاد انسان باشد تا به هم نوع خود کمک کند و ظلم نکند و با سرنوشت دیگری بازی نکند به دیگری پرواز را یاد دهد تا هر جائی که توانائی دارد و خودش می خواهد پرواز کند نه اینکه پرتابش کند که عاقبتش آن باشد که آن میخواهد . و چند مطلبی که بنده از دیگری یاد گرفتم و نقل قول ،تقدیم همکاران عزیزم به اشتراک می گذارم : 1- یک ترانه می توان لحظه ای را تغییر دهد / یک ایده می تواند دنیایی راعوض کند / یک قدم می تواندسفری را آغاز کند . اما یک دعا می تواند حتی نا ممکن را دگرگون کند. 2- وقتی عصبانی هستید هیچگاه جواب ندهید / وقتی خوشحال هستید هیچگاه قول ندهید / وقتی ناراحت هستید هیچگاه تصمیم نگیرید /. 3- اگر کسی را دیدی که درلبخندت غمت را دید / درسکوتت حرفهایت را شنید / و درخشمت محبتت را فهمید / او بهترین دوست شما است /. 4- وفـــاداری آدمــهـــا رو "زمـــــان" ثــابــــت خـــواهـــد کــــــرد نـــه "زبـــــان"......! 5- کسانی که در تلاشند تا تحقیرتان کنند همیشه خود را پایین تر از شما میپندارند 6- . دیگران را ببخش نه به خاطر اینکه انها لیاقت بخشش را دارند بلکه تو سزاوار ارامش هستی 7- آدم عاقل رشوه می دهد و آدم نادان جریمه . بنده این مورد پنجمی را تجربه کردم اگر رییس شعبمون که به رییس حوزه مون در موقع بازنشستگی کادو جمع می کرد ، می دادم اکنون 93 کیلومتر رفت و 93 کیلومتر برگشت ، با شعبه ای که قبلا" کار می کردم فاصله نداشتم و به اصطلاح جریمه نمی شدم . اما من معتقدم قفلها در دست هر کسی باشد کلید قفلها دست خداست .
ع پ     وب سایت:

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد جناب آقاي حسين زاده قصه غریبی است کربلا! هر بار می‌خوانیش تازه‌تر و داغ خیزتر است! روایت شگفتی است که تنها با گوش‌های عطش باید شنید و باگونه‌های خیس و لبان ترک بسته باز گفت. قصه عشق است عاشورا؛ نامکرر و تازه و شورانگیز که هربار می‌شنوی پنجره‌ای تازه به تماشای انسان آرمانی و آسمانی می‌گشاید و پلک‌های را به ضیافت آفاقی آبی‌تر می‌خواند. این مرثیه حماسه گون، قصه سیب و عطش است؛ آمیزه نجابت سیب و صلابت عطش. هیچکس نیست که فصلی از این کتاب بخواند و همه فصول جان را به چهار فصل این حادثه نسپارد. کربلا، خواندنی‌ترین کتاب تاریخ است. بارورترین فصل هستی انسان و شگفت‌ترین حادثه‌ای که زیر این آسمان آبی، سرخ و باشکوه، اتفاق افتاده است. کربلا، عصاره همه زیبایی‌ها و عظمت‌هاست. چه می‌طلبیم که در کربلا نباشد؟ عشق، ایمان، خدا، انسان، لبخند، اشک، قرآن، زمین، آسمان، آیینه، آفتاب، مهتاب و … . اینجا که می‌رسی فراوانی ایمان است. بی‌شمار ایثار و فداکاری و شور … . اینجا تقدیر انسان رقم خورده است و سرنوشت خوبی. هرچه گم شده داریم در کربلا بیابیم و هرچه یافته در این جا گم کنیم که خدا پیش از کعبه کربلا را ساخته است و پیش از آسمان، حسین را. هرکه خدا و خوبی می‌خواهد از کربلا ناگزیر است. هرکه زیباترین روز خدا را می‌خواهد عاشورای حسین را باید درک کند. این نوشته نیز بهانه درک این خوبی و زیبایی است و خوب‌تر آنکه نگاه زیبا و عاشورا ئيتان، خوب‌تر و زیباترش کند. . اربعين حسيني را به تمامي شيفتگان اهل بيت و ائمه اطهار تسليت عرض مي نمايم
رضا آرامي     وب سایت:

با سلام و عرض ادب خدمت سرور گرامی و کلیه همراهان همیشگی مطلب سایت و نظرات دوستان بسیار زیبا و تاثیر گذار بود و انسان را به وجد میاورد. متشکرم
حیدر علی ایزدی     وب سایت:

فیزیک کوانتوم، سرآغازی بر خداشناسی با عرض سلام و ادب و احترام خدمت رياست محترم و استاد عاليقدر جنب آقاي حسين زاده برای بشر غربی، فیزیک از گالیله و نیوتن شروع شد. تصور و درک خاص نیوتن از طبیعت باعث شد که روشی مشخص و بسیار مفید برای بشر در جهت شناخت طبیعت بوجود آید. پذیرفتن یک نظم کلی در طبیعت باعث شد که بشر برای شناخت طبیعت از روابط منطق یعنی ریاضیات استفاده کند. بدون شک می‌توان ریشه این نوع طرز تفکر را در اعتقاد دینی این دانشمندان دانست. زیرا بر اساس اصول دینی اسلام و مسیحیت جهان دارای نظم و قائده است، لذا ایمان به وجود این قائده به عنوان یک اصل به تنهایی شرایطی را مهیا می‌سازد تا اینکه انسان در راه شناخت طبیعت بر اساس ریاضیات حرکت کند. اما در صورتی که علم به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد ممکن است بشر را به انحراف بکشاند. بشر غربی با گسترش دانش تجربی خود و فرمول بندی آن براساس ریاضیات توانست بسیاری از تکنولوژی‌ها را محقق سازد و بسیاری از از اسرار طبیعت را فرمول بندی نمایید. اگرچه نقش دین در شکل‌گیری این طرز تفکر خاص غیر قابل انکار بود اما این دستاوردهای شگفت برای بشر آن روز آن‌چنان عظیم به نظر می‌رسید که کم‌کم زمینه‌ای را مهیا ساخت تا به علم تجربی خود مغرور شده و نقش خدا را کاملا جدا از هرچیزی بداند. وقتی انسان می‌بیند که ریشه بسیاری از تکنولوژی‌های روز دنیا کاملا جدا از مفهوم دین و خدا، به دست می‌آید، آن‌چنان وسوسه می‌شود که بگویید، چون خدا تجربه پذیر نیست، پس نمی‌تواند وجود داشته باشد! این علم پرستی تا چند دهه قبل ادامه داشت تا اینکه با گسترش علم فیزیک به ابعاد بسیار ریز، بشر با پدیده‌هایی مواجه شد که شناخت ما را از طبیعت دچار دگرگونی عظیمی کرد. ساختار کوانتومی طبیعت اگر به عنوان کامل‌ترین ساختار اتمی پذیرفته شود، باعث می‌شود که ما هیچ وقت نتوانیم ذات طبیت را بطور ۱۰۰% درک کنیم. بسیاری از اساتید فیزیک در سر درس کلاس‌های خود برای توجیه رفتار ذرات کوانتومی مجبور می‌شوند از کلماتی استفاده کنند که بر خلاف خط و مشی فیزیکی آنهاست؛ برای مثال در بررسی آزمایش دو شکافی و تداخل مجبوریم برای توجیه آزمایش بگوییم، ذره می‌فهمد، طبیعت می‌فهمد، ذره می‌تواند، ذره می‌بیند و … بهره گیریم. علی‌رغم مقاومت بعضی از اساتید ساینس زده از به کار بردن اینگونه جملات، مجبور می‌شوند برای توجیه اینگونه آزمایش‌ها و پدیده‌ها از جملاتی که فهم و شعوری را به طبیعت نسبت می‌دهند، استفاده کنند. لذا، در دهه‌های اخیر علی‌رغم پیش‌بینی علم پرستان، رشد ایمان به خدا و وجود خالق هستی در بین دانشمندان فیزیک رو به فزونی است. امروزه برای دانشمندان ثابت شده که طبیعت تا حد خاصی از خود را می‌تواند برای ما عریان کند. یعنی اینکه به نظر می‌رسد نوعی اراده‌های ذاتی در طبیعت وجود دارد که نمی‌گذارد ما به عمق و ذات طبیعت پی‌ببریم. از جمله اینکه شما هیچ گاه نمی‌توانید به طور هم‌زمان سرعت و مکان یک ذره را با دقت بی‌نهایت معین سازید. آری خدا تاس نمی‌ریزد ولی بدلیل درک ناقص ما از طبیعت، مجبور می‌شویم از حساب احتمالات در فیزیک استفاده کنیم. عدم درک کامل ذات طبیعت به معنای عدم وجود نظم و ناظم نمی‌باشد. لذا امروزه دید دانشمندان فیزیک به مسئله وجود خالق بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. وجود یک خالق آفریننده نظم در طبیعت از بدیهیات دین اسلام می‌باشد و اسلام همواره ما را به شناخت طبیعت به عنوان یکی از راه‌های خداشناسی دعوت می‌کند. البته همین دین در کنار دعوت ما به شناخت طبیعت برای ما روشن کرده که شما هیچ گاه نمی‌توانید به ذات برخی از پدیده‌ها برسید. لذا به نظر می‌رسد «اصل عدم قطعیت هایزنبرگ» گواهی براین مدعاست که ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم ذات طبیعت را درک کنیم.
رضا آرامي     وب سایت:

با سلام و تشکر ، بسیار زیبا وتاثیر گذار بود
محسن واعظی     وب سایت:

جناب محمودیان ، با تشکر از بابت ارسال مطالب تاثیر گذارتان .
حسین زاده     وب سایت:

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی جتاب آقای حسین زاده عزیز و مخاطبین گرامی ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ تقدیم می گردد... ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺸﻒ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﺵ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ : ﺍﺻﻞ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭﯼ ﭘﺎﻭﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﯿﺸﺘﯿﻦ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ , ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ , ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ . ﻫﻤﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ؛ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻫﺎﯼ : ﺳﻄﺢ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﻣﺪﺍﺭ ﮐﻪ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺩﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﯾﮋﮔﯽ , ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ . ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ " ﺍﺭﯾﮏ ...." ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ، ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭﮒ 23 ﺑﺎﺷﺪ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ , ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ , ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺑﻠﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺁﻥ 23 ﺑﺎﺷﺪ . ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ , ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ , ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺜﻼ 26 ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ . ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ 26 ﺑﻮﺩﻩ , ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ , ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ . ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ , ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ . ﻭ ﺍﻣﺎ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮﯼ : ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﮐﻮﭼﮏ , ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ , ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ , ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻢ ... ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ .... ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ . ﻫﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ , ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ . ﻏﻢ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﻫﺸﯿﺎﺭﺗﺮ ﮐﻨﺪ؛ ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﺧﻤﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ، ﺁﮔﺎﻩ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ . ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﻨﺪ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺭﻧﺞ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﮑﻨﯿﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﺑﯿﺪ ... ﭼﻮﻥ ﺭﻧﺞ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﺗﺮ ﺷﺪﻥ . ‏( ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﻮﺩﺍ ‏) . ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮﻡ : ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ , ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺩﯾﺪﯾﺪ , ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺸﻮﯾﺪ؛ ﭼﻮﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ , ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﯾﮕﺮ , ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﻳﺪ . ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻋﻠﻢ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ . ﭼﻮﻥ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺳﺖ . ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻃﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﮔﯿﺮﯾﺪ . ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﮕﺬﺭﯾﻢ . ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﯼ ﮐﯿﻬﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ . ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ . ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺑﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .   ‏( ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﻮﻟﻮﮔﺮﺍﻓﯿﮏ ﺑﺎ ﺗﻠﺨﯿﺺ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺗﺼﺮﻑ ﺍﻧﺸﺎﺋﯽ ‏)
محمدرضا محمودیان     وب سایت:

این حکایت به ما یاد آوری می کند که یکدیگررا دوست داشته باشیم و به همنوع خود مهربانی کنیم. زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد. انگلیسی ها جمله معروفی دارند: Thousands of candles can be lighted from a single candle, and the life of the single candle will not be shortened یعنی یک شمع می تواند بدون آنکه ذره ای از نورش کاسته شود هزاران شمع دیگررا روشن کند...........///// متشکریم مهربان/////
یک دوست     وب سایت:





© Copyright 2011. All right reserved. تمامی حقوق متعلق به این سایت برای محمد رضا حسین زاده محفوظ می باشد.